«امام حسين»
خون حسين تيزتر، از تيغه ي شمشير بود
نام حسين روشني، بر دل دلگير بود
نور دو چشم رسول،زاده زهرا حسين
روز جزا بر همه،شافع وذستگير بود
حضرت عشق است حسين،قافله سالار دل
ياد لبش برلب كودك و هم پير بود
آب فرات تا ابد ،گشته خجل از لبش
رود فرات تشنه ماند،گر چه زآب سير بود
بهر نجات همه،كشتي نوح است حسين
نور هدايت همي، بر زبر و زير بود
پور علي هست حسين،خاك حريمش شفا
هر كه از اين خاك نداشت،در پي اكسير بود
در غل و زنجير رود، هر كه اسيري رود
هر كه اسير است به او ،بي غل وزنجير رود
شاه دو عالم بود،خون خداوندگار
دل كه نبود عاشقش،مردن او دير بود
1386
نظرات شما عزیزان:
مجتبی
ساعت13:44---30 آبان 1391
سلام
دوست عزیز
تسلست ایام محرم حسینی
راستی اگه ازخاطرات دوران شیخی هم می نوشتی بدنبود......
|